خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

۱۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

دعای روز چهارم

اللَّهُمَّ قَوِّنی فیهِ عَلى اِقامَةِ اَمرِکَ،                                    

خداوندا! مرا در این روز برای اقامه فرمانت قوت بده

وَ اَذِقْنی فیهِ حَلاوَةِ ذِکْرِکَ،                                           

و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان

وَ اَوْزِعْنی فیهِ لِأدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِک،َ                                

و برای ادای شکر خود به کرمت مهیا ساز

وَ احْفَظْنی فیهِ بِحِفظِکَ و َسَتْرِک،َ                                   

و در این روز مرا به حفظ و پرده پوشی از گناه محفوظ بدار،

یا اَبصَرَ النّاظِرینَ.                                                       

ای بصیرترین بینایان عالم!

 

1.        در روز چهارم از ماه مبارک رمضان از خدای متعال کمک می طلبیم تا ما را بر انجام دستور خویش قوت بدهد. به قرینه اینکه در ماه رمضان هستیم و به قرینه اینکه از خدا قوت می طلبیم، می توان حدس زد که آن امری که مد نظر معصوم در این دعا بوده است همین فریضه روزه می باشد.

نکته ای که در این دعا می توان بدان التفات داشت مسئله کلمه "اقامه" است. اقامه به معنای به پا داشتن است، به معنای بلند کردن و استوار نگه داشتن است، مثل اگر ستونی را در جایی نصب کنند می گویند این ستون را بپا داشته اند یا اقامه کرده اند. شاید بهترین تعبیر برای ادای معنای اقامه کردن برای چادرهای جنگی باشد، وقتی که چادر را از چند طرف با بند می بندیم، گوشه های چادر رو با خاک و سنگ سنگین می کنیم و در نهایت هم وسط آن عمود قرار می دهیم، می توانیم بگویم این چادر اقامه شده است.

حال خدای متعال را میگویم بر اقامه فریضه صیام به ما کمک برسان، این یعنی روزه صرفا امساک از خوردن و آشامیدن و... نیست بلکه روزه علاوه بر اینها این است که بدانیم در حال امتحان الهی هستیم، بدانیم این ممنوعات مثالی از لذتهای دنیای پست و مادی و ظواهر بُعد مادی بشر هستند یعنی اینکه بدانیم با این روزه گرفتن ها باید آهسته آهسته به مرحله غلبه بُعد روحانی بر جنبه جسمانی برسیم، بگذریم که در این باب کلام بسیار است...

2.        "ذق" به معنای چشیدن و چشاندن است، اذقنی یعنی به من بچشان؛ تعبیر عجیب است، اذقنی یعنی اینکه مثل کودکی که از غذا فراری است و مزه غذا را پس می زند، ولی مادر به اصرار، طعام را به او می رساند، اکنون از خدا می خواهیم که اگر شده این چنین طعم شیرین عبادت را به ما بچشان و اگر هم قوت بر آن نداریم به ما قوت بده تا بتوانیم به این شیرینی را به دست تو درک کنیم.

مسئله دیگری که وجود دارد، در مورد شیرینی است که در این ذکر نهفته است، با این تعبیر امام معصوم در می ابیم در ذکر و یاد خدا شیرینی است و اگر کام ما درک این شیرینی نمی کند به ضعف خویش باید برسیم!

چرا شیرینی یاد خدا در ذائقه من حس نمی شود؟!

قطعا دلیل جز دوری از خدای متعال ندارد، این دوری هم با عمل است و هم با ایمان...

3.        "اوزعنی" این کلمه در قرآن هم آمده است. مرحوم راغب اصفهانی در توضیح معنای این کلمه در آیه مبارکه سوره نمل می فرماید:

                رَبِ‏ أَوْزِعْنِی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَیَ‏ نمل: 19

                یعنی اینکه خدایا مرا به شکر نعمتت مشتاق کن، شوق مرا برای اینکه شکر نعمت تو بکنم زیاد کن تا بتوانم آن را انجام دهم.

عجیب است که برای تشکر از قادر متعال به خود او تمسک می کنیم، چه زیبا معنای فقر و نیاز مطلق ممکنات به تصویر کشیده شده که حتی برای تشکر هم نیاز به کرم و لطف الهی داریم.

خدایا ما بندگانی به این قدر ضعیف هستیم و جز تو خدایی نداریم، ما را به حال خود رها مکن...


4.        ممکن است تا اینجای دعا و رمضان و عمرمان، خدای تعالی به ما عنایتی کرده باشد و از کرم خویش ما را مشمول رحمت خود قرار داده باشد، اما تضمینی نیست که در لحاظات آخر شیطان و نفس ما را به اغوا نکشانند!

باید به قدرت لایزال الهی برای غلبه بر این طواغیت دست دراز کنیم و بدانیم که جز نصرت او یاری کننده ای نیست، که همه نیازمندند و او بی نیاز است.

ممکن است در این مسیر لغزشهایی داشته باشیم اما خدای متعال ما را در آن شرایط سخت رها نکرده می فرماید پرده پوشی من از گناهان شماست که عزت و آبرو و ادامه زندگی را برایتان ممکن کرده است.

دو پله بسیار مهم در سلوک یکی اینکه از خدا طلب عصمت بکنیم تا دچار لغزش نشویم و دیگری اینکه به محض لغزش به درگاه خدای عالم توبه کرده و از غضب او به رحمت ساتریت او پناهنده شویم.

5.        در آخرین بند از دعا مثل همیشه یکی از اسماء الهی را صدا می زنیم تا معبود عالمین به حق آن جلوه از جلوات رحمانیت و رحیمیت خویش ما را مشمول عنایت قرار دهد. در این دعا به ابصریت، یعنی بینایی دقیق و روشن خدا تمسک کرده ایم.

دل من موقع خواندن "یا ابصر الناظرین" چنین معنا می یابد:

ای کسی که تمام وجود پوشیده از ضعف مرا می بینی و می دانی هر آنچه از نیکی است از جانب توست و هر آنچه از ضعف است ناشی از وجود حقیر و پست من است؛

بر بندگانی که جز ضعف چیزی در توشه ندارند ترحم نما...

 

ناصر قیلاوی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﺍﻟﺬِّﻫْﻦَ ﻭَ ﺍﻟﺘَّﻨْﺒِﻴﻪَ                      

خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما

ﻭَ ﺑَﺎﻋِﺪْﻧِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺴَّﻔَﺎﻫَﺔِ ﻭَ ﺍﻟﺘَّﻤْﻮِﻳﻪِ                   

و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان

ﻭَ ﺍﺟْﻌَﻞْ ﻟِﻲ ﻧَﺼِﻴﺒﺎً ﻣِﻦْ ﻛُﻞِّ ﺧَﻴْﺮٍ ﺗُﻨْﺰِﻝُ ﻓِﻴﻪِ              

و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب فرما  

ﺑِﺠُﻮﺩِﻙَ  ﻳَﺎ ﺃَﺟْﻮَﺩَ ﺍﻟْﺄَﺟْﻮَﺩِﻳﻦ                              

به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم

 

 

1.        با شروع این دعا از خدای عالم طلب می کنیم که به ما رزق خود را ارزانی دهد و کسی که از خدا می خواهد می داند که فقط اوست روزی دهنده و ما هم فقط از او می خواهیم و این دعا همان چیزی است که خدای تبارک و تعالی در آیه مبارکه قرآن به ما آموخته است:

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ

اما چه چیز را از خدا طلب می کنیم؟! رزق عجیبی از خدا طلب داریم! طلب هوشمندی و حافظه، شاید کسی به ذهنش بیاید که در این ماه برکت و معنویت این دو به چه کار انسان می آید؟!
باید دانست که برای حرکت در مسیر معنویت به دو بال احتیاج داریم،

اول دانش و توان فهم و شناخت مسیر

             دوم غافل نشدن از مسیر

 

اگر  اولی را نداشته باشیم نمی توانیم مسیر حق از باطل را تشخیص بدهیم و طریق سعادت را بیابیم

و اگر بال دوم را یعنی تذکر و التفات به این مسیر و موانع و خطرات آن نداشته باشیم، هر آینه ممکن است در چاه های ویل جهنم سقوط کنیم.

2.        بند دوم دعا، دو نقطه مقابل قسمت اول دعا را تذکر می دهد. آنکه هوش نداشته باشه، لاجرا سفیه است و آنکه سفیه است نزدیک به کسی می شود که اصلا تکلیف ندارد، همچون حیوانی که به دلیل نافهمی ارزش تحمیل بار تکلیف بشری را ندارد.

پس نقطه مقابل نفهمیدن رفته رفته به خروج از دایره انسانیت منتهی خواهد شد.

مراقبت نکردن و دقت نکردن بر انجام اعمال و در طریق حق بودن هم باعث می شود آدمی به انجام کارهای باطل و لغو رو بیاورد، اعمالی که برای دنیا و عاقبت اخروی وی هیچ سودی نخواهد داشت. یکی از مصادیق بارز این مسئله در روزگار ما اینترنت گردی باطل است که گاهی هم بنام انجام کار فرهنگی برایمان اتفاق می افتد.

3.        اینکه روز سوم ماه چه خاصیتی دارد! از رموز الهی است، اما ائمه هدا، این روز را برای دریافت هوش و بهره های درک و شعوری از خدا قرار داده اند. ائمه علیهم السلام برای این روز برکات خاصی از خدا دیده اند و از خدا خواسته اند که برکات این روز را به ایشان عنایت فرماید. از متن دعا هم معلوم است که خیرات متعددی برای این روز در ملکوت قرار داده اند.

4.        تا اینجای دعای این روز؛ مطلوبات بسیار ارزشمندی از خدای متعال در خواست کرده ایم، حال نوبت این است که کالای ارزشمندی را به خدا عرضه کنیم تا نشان دهیم می توانیم لایق دریافت این موهبت ها باشیم.

اما بنده قاصر و ضعیف غیر از اتکا به جود و کرم خدای چه دارد برای عرضه کردن؟!

آری از خدای می خواهیم که به حق کرامت و لطف خویش ما را مستحق مواهب این روز بگرداند.

ناصر قیلاوی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ قَرِّبْنی فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ              

خدایا! مرا در این روز به خشنودیت نزدیک ساز

وجَنِّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ       

و از خشم و غضبت دور ساز،

و وَفِّقْنی فیهِ لِقِرآئَهِ آیاتِکَ                   

و برای قرائت قرآنت موفق گردان

بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.                 

به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم.

 

1.        لفظ "اللهم" بار معنایی خاصی دارد، در کنار معنای خاص"الله" که همان خالق و اله عالمیان باشد، لحن بیان را هم دارد. یعنی با گفتن لفظ "اللهم" هم خدا را صدا می زنیم و از او توجه می طلبیم. با توجه به آیه قرآن که خدای متعال می فرماید:

(إِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ) وقتی ما خدا را صدا زده ایم، خدای متعال رو به ما می فرماید: من در نزدیکی شما هستم، و به پاسخ ندای شما را می دهم، ادب در چنین حالی اقضا می کند که تمام توجه خود را به کلام بعدی خویش معطوف کنیم.

 

در بند اول دعا از او می خواهیم که ما را به رضایت و خشنودی خودت نزدیک بفرما؛ این رضایت الهی قطعا با انجام واجبات و ترک محرمات الهی حاصل خواهد شد. چون آنچه که خدا از آن بیشترین رضایت را بر بندگان خویش واجب نموده است و آنچه باعث دوری از خدای تعالی می شود حرام می گردد.

نکته دیگر این است که این قرابت مکانی نیست، یعنی قرار نیست مکان فیزیکی ما تغییر کند، از طرفی هم خدای متعال که همیشه از رگ گردن به ما نزدیک تر است، پس آنچه باید تغییر کند ما هستیم، این بندگان هستند که باید حضور خدا را در دل خویش و در اعمال خود ملاحظه کنند و هیچ میزانی مثل وجدان انسان این نزدیکی را درک نخواهد کرد.

2.        به قرینه توضیح بخش اول اینجا هم به زیبایی معنای خود را به دست می آورد؛ اینجا هم دعا می کنیم که ما تغییر کنیم تا سخط الهی به ما نرسد. سخط و رضایت الهی معلوم هستند و بندگان باید با نصرت الهی به اسباب پدید آمدن آنها نزدیک شوند یا از آنها دور شوند.

اسباب این سخط و رضایت هم چیزی جز ایمان و عمل صالح نیستند همانگونه که خدای متعال می فرماید:

                                                 إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ  *  إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ

سخط در لغت نقطه مقابل رضایت است و به معنی غضب است

نقمت از حیث لغوی به معنای عقوبت است و برای مرحله بعد از غضب است، وقتی کسی غضبناک شد و در مقام جزای کار و عقوبت بر آمد به این مرحله نقمت العمل می گویند.

 

3.        وِفق، به معنای همراهی و یکسان سازی است و با معنای کلمه بعد از خود معنایش کامل می شود، در بند سوم وفقنی لقرائه، چنین معنا می شود که مرا موفق به قرائت بگرداند و این قرائت را به من اجازه بده و مرا همراه این آیات بگردان.

آیه به معنای نشانه است، آیه الهی، یعنی نشانه خدایی، آیت الله، یعنی نشانه و رهنمای خدا، اما هرگاه "آیه" مقارن لفظ "قرائت" می شود، آنچه معنا می دهد قرائت کلمات وحی است.

ماه رمضان که ماه بهار قرآن نامیده شده، هر آیه تلاوت نمودن مساوی است با ختم کل قرآن، ولی نباید فراموش کرد، قرائت صرفا برای ادای یکسری حروف و ایجاد اصوات نیست، بلکه برای تامل در کلمات خدای متعال و فهم آنها است...

4.        رحمت به معنای لطف و احسان و لطافت است. در اینجا خدای متعال به اسم رحمتش مورد درخواست قرار گرفته، رحمتی که بهترین لطف و احسان و نرم خویی را شامل می شود.

اگر اوصاف نبی مکرم اسلام را به خاطر بیاوریم، صفت ایشان"رحمه للعالمین" می باشد، پیامبر رحمت و دوستی؛ در واقع هرگاه خدا را به اسم رحمت و مهربانی قسم می دهیم، او را به پیامبر اکرم که ظهور کامل این اسم است قسم داده ایم.

ناصر قیلاوی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

دعای روز اول

یک اصل اساسی در مسائل دینی اعقتاد و باور است

اعتقاد یعنی فهم و سپس ملتزم و معتقد شدن

پس چاره ای نیست از اینکه بفهمیم و بدانیم و درک کنیم.

خدای متعال هیچگاه نگفته که من بنده ناآگاه و مقلد کورکورانه و نادان می خوهم؛

بعلاوه که بر خلاف آن را به کرات در آیات و روایات می بینیم.

به اقتدا به همین مقدمه که خودش بسیار ارزشمند و قابل توجه بود، هر روز از ماه مبارک رمضان، دعای روز این ماه را چند کلامی در موردش صحبت خواهیم داشت.

البته این پیام را در گروه مباحث هم وارد خواهیم کرد تا نظر دوستان و اضافات و اصلاحات دوستان منتظر پاتوق را هم داشته باشیم.

إن شاء الله در پایان این سی روز بتونیم یک سلسله نکات ارزشمند از این ادعیه داشته باشیم.




دعای روز اول:

اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ                     

خدایا! در این روز روزه‌ام را چون روزه‌داران حقیقی

وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ                                     

و عبادتم را چون عبادت پرستندگان واقعی قرار ده.

وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ                                

و در این روز از خواب غافلان بیدارم کن

وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ                          

و گناهانم را ببخش ای خدای دو عالم

وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیا عَنِ الْمُجْرِمِین                          

و از من در گذر ای آن که آمرزنده گنهکارانی!

 

 در اولین عبارت از اولین دعا، در میابیم که هر غذا نخوردنی روزه نیست، هر امساک و باطل نشدن شرعی و ظاهری روزه، مطلوب حضرت حق را تامین نمی کند، بلکه باید مراقب باشیم آنچنان روزه بگیریم که تمام مملکت وجودمان در پرهیز و مراقبت فرو رود.

این مراقبت می تواند به تمسک به مراقبه شهوانی در سراسر مملکت وجود ادامه پیدا کند. همانطور که خدای متعال پرداختن به امور نفسانی مورد رغبت نفس را ممنوع کرده، مانند شهوت شکم، شهوت جنسی، شهوت نگاه و... ما هم ما بقی مشتهیات دنیایی را کنار بگذاریم، از هر آنچه لذت مادی دارد دوری گزنیم تا صائم واقعی بشویمو عمل خویش را با این ملاک بسنجیم که آیا هدف از این فعل که انجام گرفت، رضایت باری تعالی بود یا دیدن مصالح دنیایی خویش...

 قیام، به معنای بپا خواستن است، بپا خواستن و اقامه کردن زمانی که خطاب به خدای متعال و با نگاه متعالی باشد، قطعا بپاداشتن واجبات الهی می شود. طبیعتا اولین مصداق آن بازهم به خود روزه بر میگردد که اکنون در پی آن هستیم، یعنی به نحوی اعم در این بند دوم، مطلوب بند اول تکرار شده البته در دایره ای وسیع تر، نه فقط روزه، بلکه تمام آنچه پرهیز از دنیا را برای نفس من به حد کمال برساند، تمام واجبات و ترک تمام محرمات حتی تا رسیدن به حریم مستحبات و مکروهات

خواب غافلان: عجب تعبیر اعجاب برانگیزی؛ خواب غافل خواب کسی است که نه بخاطر نیاز طبیعی و واقعی بدونش بلکه بخاطر سهل انگاری و تنبلی خوابیده است. در واقع چنین فردی غافل است، نه چشمی برای دیدن دارد و نه گوشی برای شنیدن، پس فرد غافل مجازا به فرد خواب تشبیه شده و صد البته که عمق نفهمی غافل بیش از نائم است، چرا که نائم، خواب است و غافل خویش را به خواب زده است.

برای بخشش گناه به خدای رب دو عالم و دو سرا تمسک می کنیم، یعنی خدای من همانطور که در مناجات های ماه شعبان و رجب خواندیم، نیاز ما به غفران گناهان در آخرت بیش تر ازدنیاست، پس همانطور که در دنیا برایمان پوشاندی در آخرت هم بپوشان

برای بخشش این کوله بار پر گناه خدای متعال را یادآوری می کنیم که؛ خدای من، تو غافر مجرمین و گناه کارانی هستی که علنا و به قصد هتک حرمت دین تو عمل می کنند!! حال که من بیچاره در خلوت و به دور از نام نشانی معصیت کرده ام و همه جا مهر خدمتکاری شما بر پیشانی دارم .

ناصر قیلاوی زاده