خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدار رهبری» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

در ادامه مطلبی که سابق داشتیم پیرامون اصول شناخت منویات و صحت استنباط از بیانات رهبری چند اصل دیگر را به نوشته سابق اضافه می کنم شاید کمکی به شناخت کلام ولی فقیه باشد. إن شاء الله

اصل سوم:

یکی از شئونی که برای رهبری عالی قدر انقلاب باید بدانیم شأن  هدایتگری و امامت برای جامعه است. که این شان را از انبیا و ائمه به حکم جایگاه ولایت بر عهده دارند. چنین شانی پاره ای از مختصات مربوط به خودش را می طلبد که باید آنها را در مشی رهبری دنبال کنیم. یکی از این اصول اصلی است که شیعه و سنی از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند که ایشان  می فرمایند: (انّا مَعاشِرَ الْانْبِیاءِ امِرْنا انْ نُکَلِّمَ النّاسَ عَلى‏ قَدْرِ عُقولِهِمْ‏ )[1]، که حد وسط مهمی که در این روایت بیان شده است و علما آن را تبیین کرده اند این است که هر متکلم حکیمی باید در حرف و عمل و مراوده ی خود با سایرین ملاحظه ی مخاطب خویش را کرده و مطابق حال او صحبت کند. افرادی که بیرون از دایره ی خطاب مستقیم متکلم هستند باید این مساله را توجه داشته باشند که ایشان رهبر همه ی افراد هستند و باید همه را رهبری کنند و رهبری همه مستلزم ایجاد ارتباط با آنان و از لوازم کار با آنان است.

این مساله نباید کسی را به خطا بیندازد. مثلا ما می بینیم که حضرت آقا در یکی از دیدار های قرآنی خویش می فرمایند: (ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند)[2]

در چنین مواردی مخاطب باید حتما ملاحظه شأن رهبری در بیانات عمومی را داشته باشد و در همه ی موارد خود را مخاطب مستقیم کلام ایشان نبیند. مخاطب مستقیم ندیدن به این است که ایشان در حال ارائه تکلیف اهم و بالفعل من (بعنوان یک طلبه یا دانشجو یا کارمند و...) نیست بلکه در حال ارائه برنامه برای مدیران قرآنی کشور است که بنده نیز به نوبه خود در این مسیر سهم دارم کما اینکه در مواجهه با سایر اقشار نیز بیانات این چنین را ارائه می دهند. 

بنابراین همگان مخاطب بیانات رهبری هستیم و مستقیما از کلام ایشان بهره مند می شویم اما نه با نگاهی اخباری (به خوانش طلبه ها)، پس حتما این لحاظ را در استفاده از فرامین ولی امر مسلمین جهان باید داشته باشیم.

 

 

اصل چهارم:

حجاب معاصریت؛ حتما این کلمه به گوش ما خورده است اما  شاید با خود بگویید که حجاب معاصریت چه ربطی به این بحث دارد. در مسئله معاصریت حد وسط(به بیان طلبگی) اصلی این است که بخاطر معاصر بودن، یکسری امور به فراموشی سپرده می شود و التفات خویش را نسبت به آنها از دست می دهیم. مثال معروف دراین زمینه مقایسه میان  اوامر ائمه و یا کشته شدن امام حسین (ع) با وجود آن همه شیعه در کوفه است که همگان اکنون تقبیح می کنند لکن ما اکنون هم برای رهبر و ولی امر زمان خود، گاها چنین غربتی را ایجاد می کنیم.

 

اما اینکه چگونه باید باشیم تا مبتلا به این حجاب و اشکال نشویم به نظر می رسد التفات به این نکته که هر فرد حکیمی هنگام سخن وضع حال را می بیند و برای چنین وضعی سخن می گوید نه در آسمان برای ملکوتیان بلکه روی زمین  و برای مخاطب معهود خویش.

 

مثلا در برهه ای از زمان حضرت آقا به شدت روی مسأله فساد اقتصادی تاکید کرد که این نشان از وجود ضعف در سیستم وقت است.[3] و اگر بخواهیم مثالی برای عمل امت (نه مسولان) بگوییم کلام ایشان در زمانی که خصائص فرد اصلح در ریاست جمهوری را بیان می کردند که یکی از آنها ساده زیستی بود یا عدم خرج زیاد در تبلیغات انتخاباتی که جای داشت مصادیق آن مورد مداقه قرار گیرند.

 پس ما شاخص هایی را که رهبری به هر عنوانی ارائه می دهند باید مناسب با مصادیق پیدا کنیم که ایشان ره برند و کارشان راهبری.

در مورد نکات مورد ملاحظه برای رسیدن به هندسه فکری و روح حاکم بر جهان بینی رهبری نکات زیادی وجود دارد که هم فرصت کم و هم متکلم قاصر است.

در انتها پیشنهاد می کنم تا نگاهی به بیانات آقا در جلسه اول هیئت دولت هشتم و مقایسه آن با جلسه  اول هیئت دولت یازدهم داشته باشیم.

امید است مورد استفاده قرار گرفته باشد.

 

 

[1] کافى، ج 1/ ص 23

[2]  بیانات در دیدار قاریان، حافظان و اساتید قرآنی  ۱۳۹۰/۰۵/۱۱

[3] بیشترین زمانی که آقا روی این مساله تاکید داشت دوران اصلاحات بود. قطعا این نکته نافی غیر نیست.

ناصر قیلاوی زاده