خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوزه» ثبت شده است


کسب علم و عالم شدن به معنی ایجاد یک دارایی واقعی و رشد حقیقی در نفس انسان است، لذا با کسب معلوم جدید انسان در خود حس و حالت جدیدی را می یابد که تا قبل از آن در خود اثری از آن نمی یافت. این حس وقتی با تلاش علمی و تحقیق و تفحص همراه باشد دارای لذتی دوچندان است که کمتر لذتی در این عالم مشابه آن یافت می شود.

 

با توجه به اینکه عالم شدن یک حقیقت و اتفاق واقعی در این عالم است، راه و روشِ مخصوص به خود را داراست که در علوم حوزوی به متعلمین یاد می دهند که چگونه یک مجهول را به معلوم تبدیل کند و به سوالات علمی خویش پاسخ دهد.

 

منطق و شیوه یادگیری علم به نحوی است که انسان با فراگیری و بکارگیری آن می تواند تا مرحله تولید معلوم جدید ارتقا یابد و علاوه بر یادگیری دانش های موجود، مرزهای علم را درنوردد و صفحات جدیدی از علم را ایجاد کند

 

با گسترش جامعه و پیشرفت تمدن بشری تعلیم و تعلّم روز به روز گسترده تر شد. به نحوی که امروزه کمتر کسی است که نتواند در رشته دلخواه خویش کسب علم کند. گسترش وسیع آکادمی های علمی باعث شد کیفیت ارائه علوم به نحوی باشد که تمامی افراد با هر سطح و استعدادی بتوانند به کسب علم بپردازند. در نتیجه برنامه آموزشی دانشگاه ها و مدارس، مناسب با سطحِ متوسطی از استعداد و تلاشها تنظیم شد نه با لحاظ ویژگی شخصی انسان ها و نه با لحاظ نیازهای جامعه. این روند عقلایی همان سیری است که در هر بازه آموزشی به یک مدرک تحصیلی ختم می شود و همه به ظاهر در یک سطح قرار می گیرند چرا که یا دارای مدارک کارشناسی یا کارشناسی ارشد و... می باشند

 

قبل از ایجاد این سبک آموزشی در تمدن نوین بشری، مدارس علمیه قدیم یا مکتب خانه ها چنین نبودند بلکه در مدارس علمیه قدیم مبتنی بر استعداد های فردی و نیاز مخاطب برنامه تحصیلی تنظیم و ارائه می شده است و کسی در پی اخذ مدرک نبود بلکه این متعلم بود که تعیین می کرد چه میزان از علم باید بیان شود. التبه هنوز هم اثرات این روش در حوزه های علمیه موجود است، تنوع دروس آزاد، ارتباط های شاگرد و استادی و کیفیت انتخاب استاد در حوزه های علمیه امتداد این شجره مبارکه می باشد.

 

تحصیل در نظام آموزشی جدید و در نهایت اخذ مدرک یک شیوه و روال عقلایی است که تخطی از آن جائز نمی باشد اما اینکه به آن اکتفا کنیم یا خیر مسئله ای است که بستگی به هدف ما از کسب علم دارد

 

در حوزه های علمیه به تبع تمام جوامع علمی و آکادمیک کیفیت ارائه دروس مبتنی بر حد میانه تنظیم شده است، همان عمومی که قصد تولید علم و پیش برد مرزهای علمی را ندارند بلکه به اغراض دیگر علمی_پژوهشی در پی کسب علم می باشند. لذا اکثر طلاب در زمره مجتهدین و تولید کنندگان علم قرار نمی گیرند

 

قبل از بیان ادامه مطلب این نکته را متذکر می شویم که برای دستیابی به قله های رفیع علمی، تغییر کتب و محل تحصیل و... نیاز نیست بلکه تغییر و تکمیل سیر کسب علم و دانش نیاز است که در ادامه نکاتی در این باره ذکر می کنیم

 

این جامعه شناسی علمی حوزه های علمیه به ما نشان می دهد که اگر غرض یا استعداد ما بیش از برنامه عمومی حوزه های علمیه است باید علاوه بر گذران دوره آموزشی مرسوم، برنامه ای برای طی سیر محتوایی و رشد واقعی نیز داشته باشیم. طی این مسیر علمی و یا به اصطلاح #سیر_محتوایی نیازمند حضور در مدرسه علمیه خاص و یا مکان خاص و... ندارد بلکه این مسیر یک کار علمی است که نیاز به مجاهده و تلاش شخصی در کسب علم دارد و هر طلبه و دانشجویی در هر مقطع و محل تحصیلی می تواند به این مهم دست پیدا کند

 

پس دیگر بار یادآوری می کنیم که باید میان #سیر_آموزشی و #سیر_محتوایی در آکادمی های علمی تفکیک ایجاد کنیم و هرکدام را با قوانین خویش طی کنیم خصوصا سیر محتوایی و علمی را که کمتر کسی به آن می پردازد.

 

در کانال المرسلات به دو نحو در این باره تلاش شده است:

1. ارائه قواعد و قوانین کلی برای طی سیر محتوایی که در مجموعه های مکتوب و صوتی مثل#المرسلات_حوزوی #چگونه_درس_بخوانیم؟ و...  موجود است.

2. ارائه مشاوره فردی، برنامه ریزی علمی و برگزاری مشاوره های علمی (حضوری، تلفنی، اینترنتی و مکتوب) جهت پیشبرد سیر محتوایی مخاطبین عزیز و گرانقدری که در کانال المرسلات در خدمتشان هستیم.

 

دانشجویان محترم و طلاب عزیز خصوصا طلاب جدید الورود و کسانی که به تازگی شروع به کسب علوم حوزوی کرده اند می توانند برای شروع سیر محتوای و علمی خویش با مشاوران کانال در ارتباط باشند.

 


ناصر قیلاوی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

امام صادق (ع) می فرمایند: 

الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً.

 

 

بی شک سریع ترین رهرو کسی است که بیشترین معرفت به هدف را داراست. بهترین شناخت، شناختی است که فرد را به آگاهی کامل نسبت به مسیر برساند و الا شناختی که نه مسیر را مشخص کند و نه  ابزار را، نمی تواند شناخت کاملی باشد. پس سرانجام حرکت به سمت چنین هدفی ولو اینکه با سرعت بسیار و اخلاص هم باشد غیر آنچه امام صادق (ع) فرموده اند یعنی دوری از هدف نمی باشد.

 

 

 علوم الهی و علومی که در بستر مسلمین رشد کرده اند دو قسم می باشند. یا خود اصالت دارند و یا اینکه از جهت آلیت برای علم دیگری مورد مطالعه قرار گرفته اند. با دقت در این علوم در می یابیم که عمدتا چند جهی اند یعنی از جهتی اصالی هستند و از جهت دیگر برای علوم پس از خود آلیت دارند.

 

 

 مقام معظم رهبری(دام ظله) در باب معنا و اهمیت اجتهاد می فرمایند:((اجتهاد، یک متد و یک شکل و یک طریقه است؛ رفتارى در فهمیدن و کیفیتى در مشى به سمت حقیقت است. آن کیفیت را باید بلد بود. اگر کسى راه را بلد نباشد، معلوم است که به حقیقت نمى‏رسد)). این اجتهاد ملکه حاصله از علوم متعدد اسلامی است و به عنوان غایت اعلی از کسب علوم حوزوی مطرح می گردد. ملکه اجتهاد از جهتی هدف پاره ای از علوم حوزوی است یعنی اصالی است و از جانب دیگر آلی است چرا که برای استنباط احکام الهی به کار می رود. با تامل پیرامون مسئله اجتهاد این سوال دغدغه آفرین به ذهن می رسد، که چرا از هزاران طالب اجتهاد کسانی که حائز این رتبه علمی می شوند اندک می باشند؟ حال آنکه این هدف گذشته از اهمیت آن، در ظاهر بسیار واضح به نظر می رسد! و اگر نگوییم هدف اغلب محصلین، باید انگیزه­ی غالب ورودی های حوزه علمیه را همین مسئله بدانیم.

 

 

اما علت چیست؟ علت چیست که طلبه­ی با شور و نشاطی که ساعت ها به امید نیل به هدف نهایی مشغول تحصیل است پس از چندی به اهداف میان مدت بسنده می کند؟ و چه بسا مطلوب خود را در جای دیگری جستجو کند؟

 

 

چنانچه از مقدمات فهمیده می شود اساسی ترین پاسخ مسئله در خود هدف است. کلی بودن هدف و به تبع آن وجود ابهامات فراوان در مسیر کسب اجتهاد را باید علت اصلی سردرگمی طلاب عنوان کرد.

 

 

پس برای حل این مسئله مهم­ترین کار تبیین دقیق مسیر مورد نیاز اجتهاد است. یعنی ابتدا باید اجتهاد را در یک تحلیل دقیق و کارشناسی شده تبیین کنیم، سپس برای رسیدن به این هدف متناسب با مخاطبین برنامه ریزی کنیم. پس از تبیین دقیق مسئله و یافتن محور ایجاد مشکل، اکنون زمان بیان مهمترین راهبرد در برطرف ساختن این مسئله­ی حساس است.

 

 

 

 

 

راهبرد در این مسئله از مدل حرکتی انسان مشخص می شود. در تحلیل تمام فعالیت های انسان می­یابیم که او هیچ کاری انجام نمی دهد مگر مصلحت خود را در آن ببیند و نسبت به آن علم پیدا کند اساسا باید گفت: بشر آن چیزی را می تواند طلب کند که نسبت به آن علم داشته باشد. پس برای ایجاد حرکت در افراد باید فرد را به آنچه مستحق اوست آگاه کنیم و به او بیاموزیم که چه می تواند داشته باشد و برای چه خلق شده است.

 

 

مولانا چه زیبا می فرماید که:

 

 

آب کم جو تشنگی آور بدست                                  تا بجوشد آب از بالا و پست

 

 

 پس برای رشد میزان تلاش و رسیدن به حرکت جهادی در علم، باید بصیرت دهی نسبت به هدف متعالی علم آموزی را در دستور کار قرار داد. آری همین نکته است که می تواند مجموعه­ی علمی حوزه را به پویایی برساند و باعث ­شود در عین توانا بودن در پاسخگویی به مسائل متفاوت، اقتضائات و بن مایه های حوزوی(اجتهاد) که ریشه و اساس کار طلبگی است را از دست ندهد.

 

 

ما به عینه دیده­ایم که اگر جریانی این چنین شکل بگیرد و انسان نسبت به آنچه لایق اوست دانش بیابد، مجاهدانه در پی حصول آن کوشش می کند و ما حصل این جریان، جمعی تلاش گر و نخبه پرور است.

 

 

این الگو را ما از عالم مجاهد و احیا کننده دین حق، حضرت امام خمینی(قدس سره) به یادگار داریم. هم ایشان بودند که ابتدا جایگاه و ارزش انسان را به ما نشان دادند و آنگاه برای نیل به این مطلوب به ما فرمودند: ((ما مى‏گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم‏))[1].

 

 

این همان الگویی است که ما در جنگ تحمیلی تجربه کردیم و ثمره­اش شد شکسته شدن ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب، بی شک اجرای این الگو در مسیر تولید علم، هم هدف را معین و هم مسیر را کوتاه می کند. این همان چیزی است که حوزه های علمیه را به هدف تمدن سازی عظیم اسلامی و اهتزاز پرچم لا اله الا الله بر قلل رفیع کرامت    می رساند.

 

 

  ایشان با شناخت کامل از هدف، هم خود مسیر علم و عمل را طی نمود و هم جامعه ای را با خویش به عرش رسانید و حدیث شریف ((إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء)) را به منصه ظهور رسانید و شد امام این امت. حضرت امام خمینی(ره) علم را چنان عمیق دریافت و منتقل کرد، که ثمر شاخه ای از آن، درخت تنومندی چون شهید مطهری(ره) می باشد. این روشی است که با برهان و تجربه نتایج آن را چشیده و ثمرات آن را دیده ایم.

 

 

 لذا ما نیز هم­آهنگ با این محیی و منجی و با سرمشق قرار دادن روش علمی-تحقیقی و الگوی عملی وی در این مسیرگام نهاده ایم.

 

 

ناصر قیلاوی زاده

 

 

[1] صحیفه امام، ج‏19، ص: 117

 

 

ناصر قیلاوی زاده