خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

خوانشی نو در آئینه حوزوی

ناصر قیلاوی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله امروز
انّى لَمْ‏ اخْرُجْ‏ اشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فى امَّةِ جَدّى
امروز بیست و هشتم رجب است یعنی همان روزی که مطابق نقل تاریخ امام  علیه السلام خائفا از مدینه خارج شدند؛ و پنج روز بعد در سوم شعبان یعنی درست در روز میلاد مبارکشان به ام القرای جهان اسلام رسیدند و سالروز میلادشان را منشا حرکت دائمی بشریت قرار دادند...
پیرامون برخی جمله ها سالهاست که  و اسلام شناسان صحبت کرده و نکات ذی قیمتی از آن استخراج می کنند. اما این جملات الهی و نورانی بدون کمترین فرسایش، همچنان روز اول حرارت و اثر گذاری دارند.
نکته ای که در این وجیزه می خواستم به آن اشاره کنم، عدم حسن سلیقه ای است که در بررسی این دست سندهای تاریخی داریم که باعث می شود در سبک زندگی خویش آنگونه که شایسته است متذکر نشویم.
همه می دانیم که نحوه بیان و شیوه انتقال مطلب در اثر گذاری مسئله به اندازه خود می تواند دارای اهمیت باشد، چه بسا مطلب حقی که به شیوه نادرست ارائه شده و هیچگاه جایگاه اصلی خود را نیافته است. در پی همین اهمیت است که یکی از شاخه های اصلی  فعلی مسئله ارتباطات است.
باید در مورد أسناد، خصوصا روایات تاریخی ملاحظه زمان صدور آنها بشود و حوادث، پیش گویی ها، تذکرات و تحلیل های ائمه در همان تاریخ صدور مورد عنایت قرار بگیرد.
در این صورت تا رسیدن به آن واقعه، زمان ارزیابی و مقایسه ای برای مخاطب حاصل می شود و همین امر باعث جریان یافتن بینش دینی جدید در حیات مومنین خواهد شد.
در توضیح کلام بالا همین امروز را یعنی 20 رجب را مثال می زنیم، جمله ای را که همیشه در ایام عزای ابی عبدالله مکررا می شنویم، امام سوم شیعیان در این روز خطاب به محمد بن حنفیه برادر بزرگوارشان نوشته اند:


انّى لَمْ‏ اخْرُجْ‏ اشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فى امَّةِ جَدّى
من برای جاه طلبی و مقام طلبی یا افساد و ظلم قیام نمی کنم، بلکه تنها و تنها برای اصلاح در امت جد خویش رسول الله قیام می کنم.
اگر ما این جمله را و این شرایط را در این زمان که قریب 5ماه پیش از وقوع آن حادثه عظیم و مصیبت عظمی است بررسی و یادآور شویم و بدانیم که ماجرای کربلا و حرکت امام حسین که حرکت انفجاری و آنی نبوده بلکه با برنامه ریزی و هدفمند انجام شده،
و بدانیم یزید این زمان و عمر سعد این زمان را باید پیدا کنیم،
و بدانیم باید 5 ماه قبل از واقعه عاشورا دغدغه آن روز عظیم را داشته باشیم یعنی در تمام زندگی خویش در پی عوامل انحراف و لغزش خویش بشریتیم... اگر اینها را بدانیم و اینگونه عمل بکنیم؛
آیا بازهم به همین سادگی از کنارش عبور خواهیم کرد؟!
آیا بازهم محرم ما یک دهه سینه زنی و شام خوردن می شود؟!
آیا عمل ما صرفا پیراهن مشکی و هیات رفتن می شود؟!
یا اینکه در چنین حالی این جمله برایمان معنا پیدا می کند که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
همین مسئله را در مورد وقایع فاطمیه بررسی کنید و تامل بنمایید که اگر متصل به ایام رحلت رسول گرامی اسلام ماجرای ثقیفه مورد تاکید قرار گیرد چه تاثیرات شگرفی در فضای دینداری ما می گذارد...
*نکاتی در راستای دغدغه ای که مطرح شد وجود دارد که إن شاء الله در روزهای آتی اشاراتی به آنها خواهیم داشت.

روایت مذکور در کتاب لمعات الحسین صفحه 16 و در کتب شهید مطهری ذکر شده است.
تاریخ حرکت ابی عبدالله هم در کتب تاریخ بسیار متواتر بین 28 و 27 رجب ذکر شده است.

ناصر قیلاوی زاده

نظرات  (۱)

سلام
به نکته بسیار درستی اشاره فرمودید. به خصوص درباره لزوم توجه به ارتباطات

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی